این مقاله در دو قسمت ارایه خواهد شد:
در قسمت اول – به ضرورتها و مزایای معماری برند میپردازیم.
در قسمتهای بعد – مدلهای اصلی معماری برند را با مثالهای ایرانی و جهانی معرفی خواهیم کرد.
چکیده :
معماری برند (Brand Architecture) چارچوبی علمی برای سازماندهی برند مادر، زیربرندها، محصولات و خدمات است. زمانی که برند وارد مسیر توسعه میشود مانند افزودن محصول جدید، ورود به یک بازار تازه یا ایجاد واحدهای متعدد، نبود معماری برند باعث سردرگمی مشتری، هویت چندپاره، اتلاف بودجه و افت ارزش برند مادر میشود.
در این مقاله (قسمت اول) توضیح میدهیم چرا هر کسبوکاری که بیش از یک محصول یا خدمت دارد، باید معماری برند داشته باشد؛ چه بهصورت Branded House، Sub-Brand، Endorsed،Hibrid یا House of Brands. با مثالهای واقعی مانند نایک، دیجیکالا و X.Sport توضیح میدهیم که چگونه برندها بدون یک معماری درست، دچار آشفتگی هویتی میشوند و چطور با یک طراحی صحیح، میتوانند شفافیت، انسجام، کاهش ریسک، افزایش ارزش ویژه و تجربه ای یکپارچه برای مشتری ایجاد کنند.
در قسمتهای بعدی ، مدلهای اصلی معماری برند را با توضیح جزئیات، کاربردها و مثالهای ایرانی و جهانی ارائه خواهیم کرد. این مجموعه، مقدمهای است برای اینکه برندها بتوانند با تصمیمگیری درست، مسیر توسعهای منسجم، قابلپیشبینی و پایدار بسازند.
اگر برند شما فقط یک محصول یا یک خدمت دارد، همهچیز ساده بهنظر میرسد.
اما درست از لحظهای که:
پرسشهایی بسیار مهم و تعیینکننده پیش روی شما قرار میگیرد:
پاسخ به این پرسشها، تصادفی، سلیقهای یا بر اساس حدس نیست؛ در دنیا یک چارچوب علمی مشخص وجود دارد که تحت عنوان معماری برند (Brand Architecture) شناخته می شود.
به عنوان استراتژیست برند در آژانس برندینگ آفرید بارها دیدهام : برندها رشد میکنند، اما ساختار هویتی و ارتباطی آنها رشد نمیکند.
اینجاست که معماری برند نهتنها «مهم» بلکه ضروری میشود.
کوین لین کلر (Keller) میگوید:
“هر برندی، چه بداند یا نداند، معماری دارد — مسئله این است که آیا این معماری هوشمندانه طراحی شده است یا نه.“
این مقاله، مقدمه ورود به همین جهان استراتژیک است.
معماری برند، زبانِ سازماندهی هویت و توسعه یک برند است.
این معماری تعیین میکند:
اگر برند شما بهصورت ناخودآگاه و پراکنده رشد کند، دقیقاً همان اتفاقی میافتد که برای بسیاری از کسبوکارها رخ میدهد:
برای روشن شدن موضوع، به مثالهای زیر توجه کنید:
مثال: شرکت فرضی X.Sport
برندی که کارش را با تولید «کفش ورزشی» شروع کرد، بعد از موفقیت اولیه، تصمیم گرفت وارد حوزههای جدید شود:
در ظاهر رشد خوبی را داشته اما یک چالش بزرگ ایجاد میشود، وقتی مشتری وارد سایت یا پیج X.Sport میشود، نمیفهمد:
برند رشد کرده، اما منطق هویتی و ارتباطی آن رشد نکرده است، این همان نقطهای است که معماری برند وارد میشود.

نایک یکی از بهترین نمونههای جهان است که چند مدل معماری برند را بهصورت همزمان بهکار میگیرد.
به همین دلیل با وجود دهها خط محصول و سرویس مختلف، هیچکس هنگام مواجهه با نایک دچار سردرگمی نمیشود. در ادامه، جایگاه هر بخش مهم نایک را توضیح میدهیم:
Jordan – مدل (House of Brands)
Converse – مدل (Hybrid)
Nike Run Club – مدل (Branded House)
Nike Pro – مدل (Sub-Brand) تخصصی
نتیجه:
نایک بدون اینکه هویت خود را از دست بدهد، توانسته:
در قسمت اول مقاله معماری برند (Brand chitecture) به ضرورت و اهمیت این نکته پرداختیم که معماری برند چگونه یک اکوسیستم چندمحصولی را قابلفهم، منسجم و سودآور میکند و در بخشهای بعدی به انواع اصلی مدلهای معماری برند خواهیم پرداخت.
پرسش و پاسخ تکمیلی