ورود و عضویت
بازیابی رمز ورود
کد تایید ارسال شد
جهت تایید تغییر رمز کد ارسال شده را وارد نمایید
ورود
نام کاربری یا رمز خود را فراموش کرده ام
شماره موبایل خود را وارد نمایید
ارسال
اگر هنوز عضو نیستید 
عضویت
ارسال
ارسال
بازگشت به بالا
آژانس برندینگ آفرید

معماری برند : نقشهٔ استراتژیک توسعه برند (قسمت اول: ضرورت‌ها ،چالش ها و مزیت ها)

0 7 روز قبل

این مقاله در دو قسمت ارایه خواهد شد:
در قسمت اول – به ضرورت‌ها و مزایای معماری برند می‌پردازیم.
در قسمتهای بعد – مدل‌های اصلی معماری برند را با مثال‌های ایرانی و جهانی معرفی خواهیم کرد.


چکیده :

معماری برند (Brand Architecture) چارچوبی علمی برای سازمان‌دهی برند مادر، زیربرندها، محصولات و خدمات است. زمانی که برند وارد مسیر توسعه می‌شود مانند افزودن محصول جدید، ورود به یک بازار تازه یا ایجاد واحدهای متعدد، نبود معماری برند باعث سردرگمی مشتری، هویت چندپاره، اتلاف بودجه و افت ارزش برند مادر می‌شود.

در این مقاله (قسمت اول) توضیح می‌دهیم چرا هر کسب‌وکاری که بیش از یک محصول یا خدمت دارد، باید معماری برند داشته باشد؛ چه به‌صورت Branded House، Sub-Brand، Endorsed،Hibrid یا House of Brands. با مثال‌های واقعی مانند نایک، دیجی‌کالا و X.Sport توضیح می‌دهیم که چگونه برندها بدون یک معماری درست، دچار آشفتگی هویتی می‌شوند و چطور با یک طراحی صحیح، می‌توانند شفافیت، انسجام، کاهش ریسک، افزایش ارزش ویژه و تجربه ای یکپارچه برای مشتری ایجاد کنند.

در قسمتهای بعدی ، مدل‌های اصلی معماری برند را با توضیح جزئیات، کاربردها و مثال‌های ایرانی و جهانی ارائه خواهیم کرد. این مجموعه، مقدمه‌ای است برای اینکه برندها بتوانند با تصمیم‌گیری درست، مسیر توسعه‌ای منسجم، قابل‌پیش‌بینی و پایدار بسازند.


پیش‌نوشت: چرا این مقاله مهم است؟

اگر برند شما فقط یک محصول یا یک خدمت دارد، همه‌چیز ساده به‌نظر می‌رسد.
اما درست از لحظه‌ای که:

  • محصول دوم وارد سبد می‌شود،
  • یک سرویس جدید اضافه می‌کنید،
  • وارد بازار دیگری می‌شوید،
  • یا چند واحد و شرکت را کنار هم قرار می‌دهید…

پرسش‌هایی بسیار مهم و تعیین‌کننده پیش روی شما قرار می‌گیرد:

  • این محصول یا خدمت جدید با چه نامی وارد بازار شود؟
  • آیا باید یک برند مستقل باشد یا زیرمجموعه برند مادر؟
  • هویت و پیام آن باید چقدر شبیه یا چقدر متفاوت از برند اصلی باشد؟
  • مشتری چطور باید ارتباط میان آنها را درک کند؟
  • این توسعه، چگونه بر شهرت برند مادر تأثیر می‌گذارد؟

پاسخ به این پرسش‌ها، تصادفی، سلیقه‌ای یا بر اساس حدس نیست؛ در دنیا یک چارچوب علمی مشخص وجود دارد که تحت عنوان معماری برند (Brand Architecture) شناخته می شود.

به عنوان استراتژیست برند در آژانس برندینگ آفرید بارها دیده‌ام : برندها رشد می‌کنند، اما ساختار هویتی و ارتباطی آن‌ها رشد نمی‌کند.

اینجاست که معماری برند نه‌تنها «مهم» بلکه ضروری می‌شود.

کوین لین کلر (Keller) می‌گوید:

“هر برندی، چه بداند یا نداند، معماری دارد — مسئله این است که آیا این معماری هوشمندانه طراحی شده است یا نه.

این مقاله، مقدمه ورود به همین جهان استراتژیک است.

۱- چرا معماری برند یک ضرورت استراتژیک است؟

معماری برند، زبانِ سازمان‌دهی هویت و توسعه یک برند است.
این معماری تعیین می‌کند:

  • هر محصول با چه نقشی وارد بازار شود
  • نسبت آن با برند مادر چیست(نام، لوگو، استایل و …)
  • آیا متصل باشد، مستقل باشد یا تأییدشده
  • چگونه باید در ذهن مشتری جای بگیرد

اگر برند شما به‌صورت ناخودآگاه و پراکنده رشد کند، دقیقاً همان اتفاقی می‌افتد که برای بسیاری از کسب‌وکارها رخ می‌دهد:

  • مشتری نمی‌فهمد چه اتفاقی رخ داده است
  • هویت برند چندپاره می‌شود
  • ارتباط بین سبد محصول بی‌منطق می‌شود
  • هر بخش راه خودش را می‌رود
  • بودجه بازاریابی هدر می‌رود
  • و ارزش برند به‌تدریج کاهش می‌یابد

برای روشن شدن موضوع، به مثالهای زیر توجه کنید:

مثال: شرکت فرضی  X.Sport

برندی که کارش را با تولید «کفش ورزشی» شروع کرد، بعد از موفقیت اولیه، تصمیم گرفت وارد حوزه‌های جدید شود:

  • لباس ورزشی
  • تجهیزات بدنسازی
  • مکمل‌های ورزشی

در ظاهر رشد خوبی را داشته اما یک چالش بزرگ ایجاد می‌شود، وقتی مشتری وارد سایت یا پیج X.Sport می‌شود، نمی‌فهمد:

  • محصول اصلی چیست؟
  • بخش‌ها چه ارتباطی با هم دارند؟
  • اصلاً این‌ها یک برند هستند یا چند برند کنار هم؟
  • هر قسمت چگونه نیازهای او را برطرف می کند؟

برند رشد کرده، اما منطق هویتی و ارتباطی آن رشد نکرده است، این همان نقطه‌ای است که معماری برند وارد می‌شود.


مثال:نایک(نمونه یک معماری برند دقیق)

نایک یکی از بهترین نمونه‌های جهان است که چند مدل معماری برند را به‌صورت هم‌زمان به‌کار می‌گیرد.
به همین دلیل با وجود ده‌ها خط محصول و سرویس مختلف، هیچ‌کس هنگام مواجهه با نایک دچار سردرگمی نمی‌شود. در ادامه، جایگاه هر بخش مهم نایک را توضیح می‌دهیم:

 Jordan – مدل (House of Brands)

  • برندی مستقل از مادر است اما توسط نایک تاسیس شده
  • لوگوی مخصوص خود (Jumpman) دارد
  • مخاطبش متفاوت است اما در طبقه ورزشی است (بسکتبال + استریت)
  • پیام و هویت جداگانه دارد
  • از نایک جدا دیده می‌شود، اما تحت مالکیت نایک است
  • مستقل نگه داشته شده تا هویت نایک رقیق نشود

Converse – مدل (Hybrid)

  • برندی خریداری‌شده توسط نایک است
  • هویت و لوگوی خودش را حفظ کرده و در ظاهر کاملاً مستقل است
  • مخاطبش لایف‌استایل و فشن است (نه ورزشی)
  • فقط در مدیریت، تولید و سرمایه‌گذاری به نایک متصل است
  • یک مدلِ مستقل در بازار، وابسته در پشت‌صحنه

Nike Run Club  – مدل  (Branded House)

  • هیچ هویت مستقلی از برند نایک ندارد چون هدفش تقویت برند مادر است نه ساخت یک هویت جدید
  • نام، رنگ، لوگو و پیام ۱۰۰٪ مطابق برند مادر
  • تجربه کاربری و لحن، همان DNA نایک و تقویت‌کنندهٔ هویت اصلی نایک

Nike Pro –  مدل (Sub-Brand) تخصصی

  • زیربرند تخصصی اما کاملاً متصل به مادر
  • برای ورزشکاران حرفه‌ای و پوشاک Performance
  • بازار حرفه‌ای را هدف می‌گیرد و ارزش و قدرت نایک را تقویت می‌کند

نتیجه:
نایک بدون اینکه هویت خود را از دست بدهد، توانسته:

  • در چند فرهنگ و بازار متفاوت حضور داشته باشد
  • مشتری را هرگز سردرگم نکند
  • ارزش برند مادر را تقویت کند
  • برندهای تخصصی و حتی مستقل را زیر یک مدیریت یکپارچه اداره کند

در قسمت اول مقاله معماری برند (Brand chitecture) به ضرورت و اهمیت این نکته پرداختیم که معماری برند چگونه یک اکوسیستم چندمحصولی را قابل‌فهم، منسجم و سودآور می‌کند و در بخشهای بعدی به انواع اصلی مدلهای معماری برند خواهیم پرداخت.


پرسش و پاسخ تکمیلی

سوال شما توسط کارشناسان آفرید پاسخ داده شده و از طریق پیامک اطلاع رسانی میشود

0 0 رای ها
رأی دهی به مقاله
Subscribe
Notify of
guest

0 نظرات
بازخورد های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
عضویت در کانال تلگرام آفرید
در اینستاگرام همراه ما باشید
کلیه حقوق ( محتوا و تصویر سازی های ) این سایت متعلق به آفرید می باشد.